بر مبنای گزارشها و چشمدید ساکنان روستای باریشا در حوالی شهر ادلب، ابوبکر البغدادی به روز یکشنبه کشته شد. در این حادثه ابوالیمان مسئول امنیتی استان شام و کسی که در ویدیوی اخیر در کنار البغدادی نشسته بود، ابوسعید العراقی و غزوان الروای محافظان خاص البغدادی و ابومحمد الحلبی کشته شدهاند. در مورد چگونگی کشته شدن البغدادی روایتهای مختلفی وجود دارد. روایت اول این است که ابوبکر البغدادی که به همراه خانوادهی خود در خودرو بودند، در برابر کاروان نیروهای امریکایی در نواحی شهر ادلب، با استفاده از کمربند انتحاری، خود را منفجر میکند. این روایت در همان ابتدای نشر و پخش خبر کشته شدن البغدادی به سرعت دست به دست میشد. روایت دوم، حاکی از آن است که خلیفه ابراهیم همراه خانوادهی خود در خانهی کوچکی در روستای باریشای ادلب پنهان شده بوده و نیروهای امریکایی به خانهی وی یورش بردهاند و ابوبکر البغدادی کمربند انتحاری خود را منفجر کرده است. این دو روایت تا حدی متناقض است، چرا که غربیترین شهر سوریه، مکان و پناهگاه امنی برای تروریستها و جنگجویان بنیادگرای شکستخورده در جنگ سوریه میباشد. ایران، روسیه و ترکیه در سال ۲۰۱۷ درصدد بودند تا باقیماندهی جنگجویان شورشی و تروریست را از شهر ادلب پاکسازی کنند که به دلیل مهاجرت این جنگجویان به اراضی ترکیه، این کشور هر گونه حمله به ادلب را مساوی با ناامن شدن مرزهای جنوبغربی خود تلقی کرد و سرانجام این حملات انجام نشد. بنابراین شهر ادلب کماکان به محلی امن و مصون برای جنگجویان داعش و جبههی النصره باقی ماند و هیچ نیروی نظامی متعارفی توانایی تهاجم و حمله به این شهر را نداشت؛ اول به دلیل نبود اجماع منطقهای و دوم به دلیل شرایط بومی شهر ادلب. از نظر بسیاری از استراتژیستهای نظامی سوری و عربی، پایگذاشتن هر نیروی نظامی به ادلب برای مواجهه با جنگجویان تروریست، یعنی پا گذاشتن در باتلاقی قدیمی که همه را میتواند ببلعد. روایت سومی وجود دارد که با استناد به ویدیوهایی که اهالی باریشای ادلب در جریان حمله و بعد از حمله به ابوبکر البغدادی ضبط کردهاند، به واقعیت نزدیکتر است. بر اساس این روایت، ابوبکر البغدادی به همراه خانواده و محافظان خود، قصد داشتهاند که خود را از طریق ادلب به مرزها و در نهایت به خاک ترکیه برسانند. حضور خلیفه ابراهیم در شهر ادلب در نوع خود هم نامرسوم بوده است و هم نامتعارف؛ از این جهت که تمامی تخمینهای سازمانهای استخباراتی این بوده است که البغدادی یا در رقه باشد و یا اینکه در نزدیکی مرز الانبار با سوریه. مقامات امریکایی ادعا کردهاند که این حمله به همراه اطلاعات قابل اتکا انجام پذیرفته است. احتمالاً نقش کردهای سوریه در افشا کردن عبور و مرور و مکان سکونت البغدادی برجسته باشد. مظلوم عبدی کوبانی فرمانده ارتش یگان خلق مبارز کردها در سوریه در توئیتی به زبانهای انگلیسی و عربی نوشته است که «عملیات تاریخی موفقی بود که نتیجه همکاری اطلاعاتی و استخباراتی کردها با ایالات متحده امریکا بود.» در کنار چندوچون حمله به البغدادی، این سوال حایز اهمیت است که آیا کشته شدن البغدادی موجب تضعیف سازمان جهانی دولت اسلامی میگردد یا نه؟ در اینجا سازمان جهانی دولت اسلامی به معنای خلافت اسلامی است که درصدد است مرزهای استعماری را درنوردد و ایدههایی مثل دولت-ملت را از هم بپاشد و ایدهی خلافت و امت را تأسیس کند. ابوبکر البغدادی به تنهایی خالق این ایده نبود، بلکه گروهی از فرماندهان دولت اسلامی در عراق به نام «مجلس شورای مجاهدین» به شمول ابوحمزه مهاجر، ابوعمر البغدادی، مسلم ترکمانی و ابوبکر سوری، مبتکر ایدهی سازمان جهانی دولت اسلامی بودند که در صدد بودند مرزهای خلافت را بر دیگر اقصا نقاط جهان گسترش دهند. بعد از کشته شدن ابوعمر البغدادی، رهبر کلیدی دولت اسلامی و ظهور ابوبکر البغدادی به عنوان رهبر جدید، نه تنها ایدهی خلافت اسلامی به حاشیه نرفت، بلکه ابعاد وسیعتری به خود گرفت. بر این مبنا، میتوان اینطور تصور کرد که کشته شدن ابوبکر البغدادی نه تنها باعث تضعیف دولت اسلامی نمیگردد، بلکه به دلیل ماهیت درونزا و زایش و خلق ایدههای جدید برای کمک به تقویت سازمان جهانی دولت اسلامی با استفاده از متخصصان و نیروهای زبدهی عراقی و گارد ریاست جمهوری صدام حسین، ممکن است دولت اسلامی بعد از مرگ البغدادی تقویت شود و رویکردهای جدیدتری را به آزمون بگیرد. از منظری دیگر، به دلیل ساختار سازمانی رهبرمحور و مرکزیت تصمیمگیری در رأس رهبری دولت اسلامی، با از بین رفتن رهبر، سازمان ابتدا تضعیف شود و سپس با فروپاشی مواجه شود. یا اینکه طبقات زیرین ساختار سازمانی دولت اسلامی(داعش)، با بحران نبود رهبر و کیش شخصیت مواجه شوند و تا تعیین جانشین جدید و روی کار آمدن رهبر جدید، یأس و ناامیدی و بیم میان جنگجویان دولت اسلامی در دنیا منتشر گردد. نتیجه این است که ساختار درونی و سازمانی در سطح پایین به زودی شکننده میشود. به همین لحاظ ممکن است مرگ البغدادی به دلیل خلای رهبری در سطح سازمانی، موجب تضعیف سازمان جهانی دولت اسلامی و عناصر این سازمان گردد. حشام الهاشمی، پژوهشگر تروریسم، معتقد است که منشأ خلافت دیگر عراق و سوریه نمیتواند باشد. منشأ خلافت به زودی ممکن است تونس یا الجزایر باشد، چرا که بستر و شرایط عراقی-سوری و همچنین شکست نظامی دولت اسلامی در عراق و سوریه اجازه فعالیت دوبارهی نیروهای جهادی را نمیدهد. احتمال اینکه فعالیتهای جدید دولت اسلامی با ظهور رهبر جدید در شمال آفریقا از سر گرفته شود، بیشتر خواهد بود. بنابراین به دلیل فاصلهی جغرافیایی کشورهایی مثل افغانستان از صحنهی تأسیس دوبارهی دولت اسلامی و افراطگرایی، ممکن است این مسأله به سود افغانستان باشد.
منبع: روزنامه هشت صبح، سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۸ – حسین احسانی.
نظر شما